به گزارش روابط عمومی حوزه هنری انقلاب اسلامی به نقل از صبا، ناصر فیض مدیر دفتر پاسداشت زبان فارسی درباره نشان پارسیجان که قرار است هرساله به یک نهاد، ارگان یا شخص که از زبان فارسی استفاده درستی داشته اعطا شود، گفتوگویی داشته که میخوانید:
حمله به زبان فارسی به مثابه چیست و چه سبقهای در پس ادبیات فارسی وجود دارد؟
هیچ ضربهای هولناکتر و فاجعهبارتر از حمله به بنیان یک جامعه نیست. ما ایران اسلامی هستیم و بنیان این جامعه به غیر از اعتقادات دینی و مذهبی، ملیت ایرانی است. فرهنگ ایرانی ما سابقه هزاران ساله و اعتقادات دینی ما نیز حداقل هزار و سیصد سال قدمت دارد.
یکی از فاجعهبارترین لطمات به یک ملت، لطمه به زبان است. زبان یک ملت را بگیرید، هویت او را گرفتهاید. زبان، گنجینهای است که ما در کنار اینکه ایرانی هستیم. در کنار اینکه در کشور ایران اسلامی هستیم، در جهان با آن شناخته میشویم. میگویند زبان فارسی یکی از چهار زبان کهن و غنی جهان است. از این چهار زبان یکی لاتین، یکی سانسکریت و یکی از آن زبان فارسی است. دو نشانه برای این موضوع وجود دارد یکی اینکه میگویند در هزاره اخیر اتفاق عجیب و غریبی برای این زبان نیفتاده است. یعنی زبان آنقدر تغییر نکرده که اگر نسل جدید بخواهد اثری که متعلق به سیصد سال پیش است را بخواند، متوجه نشود. ما حتی همین الان و در همین سطح سادهای که با زبان آشنا هستیم و با هم گفتگو میکنیم، با همین سطح هم میتوانیم با اولین لایه شعر فردوسی مواجه شویم و در فهم آن مشکلی نداریم. حالا شاید ممکن باشد بعضی از شعرها را برای ما یک توضیحی هم بدهند و بگویند لایه پنهان آن، این منظور را هم دارد ولی مفهوم کلی برای ما قابل درک است.
چرا این مسئله که زبان در یک هزاره اخیر تغییر نکرده باشد را امتیاز میدانند؟
برای اینکه به این نتیجه رسیدهاند که این زبان پایه و بنیان محکمی داشته است. پایه زبان فارسی نیز تکان نخورده و این نشان میدهد فردوسی پی درستی برای زبان فارسی افکنده.
مورد دوم داشتن ادبیات غنی آن زبان است. زبان فارسی ردپای مختصری ندارد، بیش از هزار سال پیش ما شاهنامه داشتهایم؛ کتابی که با ادبیات حماسی جهان مقایسه میشود. پس این اهمیت زبان فارسی است و این جدا از آن است که لفظ زبان فارسی چقدر به خاطر آواهای خاصی که دارد، خوشایند است. حتی کسی که خیلی به زبان فارسی آشنایی ندارد، از لحن ایرانی و لحن زبان فارسی لذت میبرد. ما زبانهایی در جهان داریم، که نمیخواهم برایش ارزشگذاری کنم و آن را زیر سوال ببرم، ولی این زبانها از نظر ما مقدرای زمخت هستند و حروفش از نظر ما به گونهای دیگر تلفظ میشوند و همینها زبان ما را به عنوان زبانی لطیف قبول دارند و میگویند شنیدن آن لذتبخش است. میخواهم بگویم زبان فارسی از همه جهات زبان دلنشین و پر از جاذبه و لطف است و بهتر است که به خودمان متذکر شویم که این زبان چیز خوبی است و باید قدر آن را بدانیم.
در این وضعیت نقش دفتر پاسداشت زبان فارسی حوزه هنری چه بوده؟
ما در مرکز آفرینشهای ادبی حوزه هنری، بیشتر به ادبیات معاصر توجه داریم البته نه اینکه ما در حوزه هنری به ادبیات کهن بیتوجه باشد اما حرفهای و اختصاصا به ادبیات معاصر پرداختهایم.
بر همین اساس در دفتر پاسداشت زبان فارسی فکر کردیم که به ادبیات متون کهن توجه کنیم. ما معتقدیم اگر نسل امروز بداند شاهنامه و تاریخ بیهقی چه است، بداند سمک عیار و فی ما فیه مولانا و شعر سعدی چه است، قطعا به زبان فارسی احترام بیشتری خواهد گذاشت. زمانی که نسل جوان متوجه میشود که زبان فارسی چه گنجایشی دارد به آن اهمیت خواهد داد و به همین دلیل ما سعی کردیم که در طول هفته و ماه کلاسهایی هفتهوار و ماهانه برگزار کنیم مثلا ما کلاسهای تاریخ بیهقی را داریم که همه شرکتکنندگانش کسانی هستند که اهلیت این کار را دارند یا مثلا قدمعلی سرامی سعدی و زیباییهای لفظ فارسی را در اشعار و متون گذشته بررسی میکند. همچنین یوسفعلی میرشکاک شاهنامه درس داد و بعد بیدل را شروع کرد و حالا قرار است کار دیگری هم انجام دهند. یا زهیر توکلی تخصص ویژه در تاریخ بیهقی دارد و در این زمینه کار کرده است و از شاعران آیینی است.
ما تلاش میکنیم که این برنامهها را در حد بودجههایی که داریم گسترش دهیم. ما تاجایی که توان داریم سعی میکنیم این ماجرا را فراموش نکنیم که زبان فارسی هویت است و ادبیات فارسی گنجینه گرانبهایی است که در اختیار ماست و نسل امروز باید اهمیت و ارزش این را با جان و دل درک کند. در مقابل زبان فارسی هجوم هم وجود دارد و کسانی کارهایی انجام میدهند که مثلا ممکن است جوان امروز علاقهمند به زبانهای دیگر شود. مثلا شنیدهام که جایی آموزش زبان عبری گذاشتهاند. یا این همه کلاس زبان انگلیسی، عالی است که یک نفر چند زبان بداند، مثلا ما علمایی داریم که زبانهای دیگر مثل زبان انگلیسی بلد است و این امتیازی خوب محسوب میشود ولی اینکه برویم سراغ زبانهای دیگر و به زبان فارسی توجه نکنیم و به آرامی واژههای دیگر را بپذیریم و تعابیر دیگر را بیاوریم و به جای ضربالمثل و اصطلاحات زبان خود از اصطلاحات و ضربالمثلهای دیگر زبانها استفاده کنیم، این آسیبزاست. شما با ضربالمثلهایی که در زبانتان دارید، فرهنگتان را منتقل میکنید، چون آن ضربالمثلها داستانی به دنبال دارند و گاهی خلاصه شده یک داستان در قالب یک جمله هستند. این ضربالمثلها داستانی در خود دارد که در آن ادب مشخص است و یک فرهنگ به دنبال خود دارد. اینکه اینها فراموش شود و جایش را اصطلاحات خارجی بگیرد، حیف است. زبانهای خارجی جاذبه ایجاد میکنند بنابراین ما هم باید جاذبه ایجاد کنیم. پس چیزی که ما میتوانیم خیلی روی آن توجه کنیم، ایجاد جاذبه برای نسل جدید برای توجه به زبان فارسی است.
ما باید تلاش کنیم که نسل امروز را با زبان فارسی آشتی بدیم و بگوییم که آن را فراموش نکند و این زبان مهم و مثل یک گنج است. جوان باید از زبان فارسی استفاده کند و از آن برای بهتر کردن رفتار و گفتار و نوشتار استفاده کند و افتخار کند که ایرانی است. جوان ایرانی باید بفهمد که فارسی چه زبان عمیقی است و اگر بخواهد آن را یاد بگیرد باید آموزش ببیند و آن را یاد بگیرد.
متاسفانه دیده شده کسانی هستند که چون میخواهند از زبان فارسی حمایت کنند میروند به سمتی که بگویند کلمات بیگانه فلان است. این فقط یک بخشی ازحفاظت از زبان است که اجازه ندهیم کلمات بیگانه وارد زبان فارسی شود. شما باید جاذبه ایجاد کنید، سپس خود به خود کلمات بیگانه وارد نمیشود. شما باید کلماتی که داریم را زنده کنید، و جوان را آزاد بگذارید. جوان خودش میبیند این کلمات زیباست و خودش آن را استفاده میکند. مثلا بعد از مدتی به جای اس ام اس گفتیم پیامک، الان از هر ده نفر هشت نفر میگوییم پیامک و شاید دو نفر هنوز از اصطلاح اس ام اس استفاده کنند. ما این کلمه را تکرار کردیم و آن جا افتاد.
یکی از برنامههای مهم دفتر پاسداشت «پارسیجان» است این جایزه چه مولفههایی دارد؟
به هر حال، میخواهم عرض کنم که دفتر پاسداشت زبان فارسی در حد توانی که دارد، قرار است که این کارها را بکند و بخشی از آن را نیز انجام داده و این مورد خاص این بود که کاری کنیم در سطح کشور، کسانی که دارند به زبان فارسی خدمت میکنند و به آن توجه میکنند و اهمیت آن را با ساختن برنامه و تولید محتوا و کتاب و فیلم سینمایی نشان میدهند، چون یک زمانی برای یکی دوسال ما به فیلم سینمایی جایزه دادیم و بعد متوجه شدیم که زبان فارسی فقط در سینما خلاصه نمیشود، پس جایزه «پارسی جان» را گذاشتیم که جایزه ملی زبان فارسی را اهدا کنیم به کسی که دغدغهمند است و توانسته مخاطبان زیادی را جلب کند. این چند مولفه دارد: موسسه، شخص، ارگان، هر تشکلی، شامل همه میشود. مثلا ممکن است یک شخص باشد. مثلا یک شخص وزیرامور خارجه است و تمام کلمات و جملات و نوع رفتاری که کردی مبتنی بر توجه به زبان فارسی و ظرفیت زبان فارسی در جهت رساندن پیام بوده و او به بهترین شکل از این جنبه استفاده کرده. چون ما در آن استفاده، گذشته و ریشه و هویت ایرانی را دیدهایم، میتوانیم به شما یک نشان بدهیم و از او تشکر کنیم.
قرار است این برنامه اتفاق بیفتد و ما ماهانه به یک شخص، ارگان، موسسه، به عنوان تشکر یک تندیس دهیم و تشکر کنیم یا ممکن است تنها تندیس بفرستیم و تشکر کنیم یا مثلا در برنامهای مثل جلسه شعری که حوزه هنری دارد، ما این جایزه را تقدیم کنیم. یا بدون شرایط خاصی تندیس و لوح را بفرستیم.
آیا این جایزه صرفا به یکبار در ماه محدود میشود؟
ما افراد زیادی را پیدا کردهایم که در این زمینه خدمات زیادی انجام دادهاند و ممکن است حتی دو تا سه نفر در ماه، مشمول این برنامه شوند. ولی الان شورای علمی ما که تازه تاسیس است، در این زمینه تصمیم خواهد گرفت.این شورا افراد را معرفی میکند، سپس این افراد بررسی میشوند و سپس تصمیمگیری میشود که آن جایزه مختصر تقدیم شود. بیشتر برای ما این توجه مهم است. میخواهیم آن فرد بداند که به خاطر توجه وی به زبان فارسی، این تندیس را به او دادهاند. این مخاطب حتی میتواند یک بانک باشد که در پیامهایش به زبان فارسی توجه میکند یا در نامگذاری حسابهای مختلفش مثلا به زبان فارسی توجه داشته است یا املا و انشایی که دارد مبتنی بر ادبیات و دستور زبان درست است.
این برنامه ماهانه برگزار میشود، اما رویداد سالانه آن همزمان با روز ملی شعر و ادب فارسی یا در تاریخی دیگر قابلیت اجرا دارد. امسال، این برنامه یک روز پیش از روز شعر و ادب فارسی برپا خواهد شد؛ دلیل این امر آن است که در روز اصلی، دسترسی به برخی از افراد مدعو دشوار است. بدین ترتیب، در تاریخ بیست و ششم شهریور ماه، نشان ویژه زبان فارسی به فردی اهدا میشود که حتی میتواند تهیهکننده برنامههای تلویزیونی باشد. معیار اهدای این نشان، تولید برنامههایی است که با محوریت زبان فارسی، از کیفیت بالا و استانداردهای لازم برخوردارند و عاری از هرگونه اشتباه فاحش هستند. به عنوان مثال، اگر در برنامهای پنجاه میهمان دعوت شدهاند، این میهمانان باید از جایگاه علمی و فرهنگی برجستهای برخوردار باشند؛ همچون زندهیادان سید قیصر امینپور و سید حسن حسینی یا استاد مشفق کاشانی. در چنین برنامهای، گفتگویی یکساعته با این شخصیتها پیرامون زبان فارسی، نگاه آنها به ادبیات و شعرشان صورت گرفته باشد.
هدف از اهدای این نشان چیست؟
هدف از اهدای این نشان، ارج نهادن به چنین تلاشهای ارزندهای و ایجاد الگویی برای سازندگان برنامههای فاخر است. در صورت افزایش فعالیتها و حجم کار، این برنامه سالی یک بار برگزار نخواهد شد، بلکه ممکن است سالی دو بار برپا شود که در آن صورت، علاوه بر اهدای نشان ملی، تندیس و لوح تقدیر، جایزهای نیز اهدا خواهد شد. اما برنامه ماهانه تنها شامل اهدای تندیس، لوح تقدیر و تشکر است.
این نشان میتواند به مؤسسات، سازمانها، اشخاص حقیقی (اعم از خانمها و آقایان) و هر کسی که کار مهمی در این راستا انجام داده است، تعلق گیرد. دفتر پاسداشت زبان فارسی صرفاً به پاس توجه این مؤسسات و افراد به زبان فارسی از آنها قدردانی میکند و به ابعاد دیگر فعالیتهایشان کاری ندارد. در زمینه فیلم و سینما نیز رویکرد مشابهی اتخاذ شده است؛ ممکن است یک فیلم به دلیل داستان یا جنبههای دیگر در محافل دیگری مورد تقدیر قرار گیرد، اما دفتر ما صرفاً به دلیل توجه آن فیلم به زبان فارسی، آن را شایسته دریافت جایزه میداند.
دیدگاه ما بر اهمیت توجه و استفاده صحیح از زبان فارسی در جایگاه شایسته آن استوار است. این بسیار حائز اهمیت است که ببینیم شما با این توجه چه اقداماتی انجام دادهاید. اگر مثلاً در مقام وزیر هستید، آیا سخنرانیهایی داشتهاید که با شیوایی و ابتکار در بهکارگیری واژگان خاص، هیجان همگان را برانگیخته و کلمات جدیدی را در عرصه سیاست خارجی جا انداختهاید؟ حتی میتوان به دلیل ابداع و جا انداختن یک تعبیر خاص که مورد استفاده عموم مردم یک کشور قرار گیرد، از فردی تشکر کرد.
امیدواریم این اقدام به گونهای مورد توجه قرار گیرد که سایر نهادها و دلسوزان نیز در این زمینه مشارکت کرده و نامشان در دفتر توجه به زبان فارسی، به عنوان ایرانیانی دغدغهمند و نگران فرهنگ و سرزمین خود ثبت شود. دفاع از مرزهای جغرافیایی به تنهایی کافی نیست؛ باید در تمامی عرصهها از زبان فارسی دفاع کرد. یعنی سربازان زبان فارسی در سراسر ایران و حتی خارج از کشور، از این زبان دفاع کنند. حتی کسی که خارج از ایران زندگی میکند، میتواند توجه خود را به زبان فارسی نشان دهد و دیگران را به این زبان علاقهمند کند. در هر حال، امید است این اقدام، در کنار برنامههایی که در سایر مراکز (مانند فرهنگستان زبان و ادب فارسی یا بنیاد سعدی) صورت میگیرد، به نفع زبان فارسی عمل کند.
امیدوارم از میان تمام این هزینهها، افرادی شاخص ظهور کنند که پاسداران و فرهیختگان زبان فارسی باشند و این زبان را همچون وطن خویش بدانند. امیدوارم این اقدام در جامعه این باور را ایجاد کند که کار صحیحی در حال انجام است و چقدر خوب است جایی وجود دارد که به این موضوع اهمیت میدهد و چقدر خوب است که مراکز دیگری نیز این کار را انجام دهند. این مانند دستفروشی نیست که احساس کنم در این کار دست زیاد میشود؛ اتفاقاً در این زمینه، هرچه تعداد فعالان بیشتر باشد، بهتر است.
البته کسی که این کار را انجام میدهد، باید اهلیت لازم را داشته باشد؛ کسی که ادبیات میداند، لازم نیست علامه دهر باشد، اما باید مقدمات لازم را بداند تا دچار خطا نشود و درک کند که هر چیزی شعر یا رمان یا فیلم نیست و با ظواهر یک اثر فریب نخورد.
چه راهکاری برای بهترین انتخاب دارید؟
ما برای کاهش خطا، تلاش کردهایم یک شورای علمی تشکیل دهیم که متشکل از یک فیلمساز و کارگردان است که بعداً معرفی خواهند شد. آنها مسئولیت جوانان کشور را بر عهده داشته و خودشان رمان و کتاب نوشتهاند. یک یا دو نفر شاعر نیز در شورا حضور دارند. در حال حاضر، شورا ۹ نفر است. البته در بسیاری از این جمعها ممکن است حتی رایگیری صورت نگیرد و بحثها برای روشن شدن مسائل انجام شود و تنها در صورت وجود اختلافنظر، رایگیری انجام پذیرد. من وعده میدهم که حتماً در داخل شورا، تصمیمات صحیحتر، دقیقتر و بهجاتری اتخاذ خواهد شد، زیرا همانطور که گفته میشود «یدالله مع الجماعه»، با وجود یک جمع، قطعاً اتفاق خوبی خواهد افتاد. برای این موضوع، ۹ فکر و ۹ پیشنهاد مطرح خواهد شد.
نظر شما